آیت الله مصباح یزدی:
متأسفانه از وقتی که مردم با وسائل جدید مانند کامپیوتر، تلویزیون و... سروکار پیدا کردهاند، دیگر کمتر مجالی برای مطالعه، فکر، یا شرکت در جلسات و بحثهای علمی پیدا میکنند! درحالی که باید دنبال این باشید که خودتان جلسات مذهبی داشته باشید و مطالعه و مباحثه داشته باشید. حساب کنید که خودتان و دوستانتان در سال چند صفحه از کتابهای مقام معظم رهبری یا شهید مطهری را مطالعه میکنید؟ بعضی جوانها حاضرند تا نیمههای شب پای اینترنت، کامپیوتر، یا تلویزیون بنشینند، ولی حاضر نیستند یک صفحه قرآن بخوانند. نتیجه این روند چه خواهد شد؟
زمانی شهید بهشتی با طلبههای مدرسه حقانی جلسه داشتند. در این جلسات، طلاب باید گزارش میدادند که در یک هفته، چه روزهایی، چه مقدار مطالعه کردهاند. همه باید یادداشت میکردند و تحویل میدادند، و مشخص میشد مثلاً فلانی در این هفته شش دقیقه کم کار کرده است! این قدر جدی بود و به همین خاطر کار پیش میرفت. مهمترین مسأله مدیریت جدی جلسه است.
چنین طرحی مصداق «مذاکره علم» است که در احادیث بسیار مورد تأکید قرار گرفته است. از جمله در حدیث ابوذر که پیامبر اکرم (صلیا...علیهوآله) به او فرمودهاند: «یا اباذر جلوس ساعةٍ عند مذاکرة العلم احبّ الی الله تعالی من قرائة القرآن کلّه اثنی عشر الف مرّة». نمیفرماید درس بخوانید، بلکه میفرماید در جایی که بحث علمی میشود، آنجا بنشینید، که یک ساعت نشستن در جایی که بحث علمی میشود، یکی از ثمراتش این است که از دوازده هزار ختم قرآن ثوابش بیشتر است. در دنباله روایت نیز اضافه میفرماید که از چقدر تشییع جنازه، عیادت مریض، انفاق و... هم ثوابش بیشتر است.
سلام رفقاهیچ توجه کردین که دیروز جمعه بود و به جای اینکه ما منتظر آقا و سرورمون باشیم منتظر نتیجه مذاکرات بودیم؟
اگه این قدر که منتظر نتیجه مذاکرات بودم، منتظر امام زمان عجل الله تعالی الفرجه بودیم، اقامون تا حالا اومده بود.
یکی از شهدای کمنامونشان حادثه هفتم تیرماه 1360 در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی دکتر سیدمحمد پاکنژاد است که شاید حتی با یک جستوجوی مفصل و پر و پیمان نیز نتوان در خصوص زندگی، کارنامه و تلاشهای او چیز زیادی یافت. شهادت در نخستین سالهای بازگشت از مهاجرت و اقامتی نسبتاً طولانی برای تحصیل در خارج از کشور، مهمترین دلیل این مهجوری بوده که متأسفانه تا امروز نیز ادامه دارد. او همچون برادر بزرگترش، سیدرضا پاکنژاد از نعمت نگارش، چاپ و انتشار اثر پرمخاطبی همچون «اولین دانشگاه و آخرین پیامبر» نیز بهرهمند نبود تا بهواسطه آن به شهرت و شناختگی بیشتری در افواه دست یابد.
به هر روی در سی و دومین سالگشت شهادت او همراه برادرش سیدرضا در آن حادثه جانگداز ، مناسب دیدیم تا نظری بر زندگیاش بیفکنیم.
***
سید محمد پاک نژاد در سال 1318 در یزد در خانواده ای نسبتاً متوسط و روحانی از علما و روحانیون و طراز اول یزد، به دنیا آمد. او پس از اخذ دیپلم بنا به علاقه ای که به تشیع داشت لبنان را برای ادامه تحصیل برگزید و از محضر امام موسی صدر
گرچه ایرانیم اما نگران یمنم
عرصهی وسعت شیعه ست حدود وطنم
لرزه افتاد به اندام یمن با هر بمب
وای بر من اگرم هیچ نلرزد بدنم
در حمایت ز نوامیس تشیع امروز
مالکم، یاسرم، عمارم، اویس قرنم
دست و پا قطع شد از کودک و مرد و زن و من
خجل از این که نیفتاده خراشی به تنم
در غم اهل عراق و یمن و شیعهی شام
دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم
گر چه دستم نرسد برگلویی آل سعود
لااقل تیغ کشم بر سرشان با سخنم
خوف و ترسی به دلم راه ندارد از مرگ
زیر سر داشتهام در همه عمرم کفنم
کاش باشم من و آن روز که او میآید
در رکابش سر کفار به شمشیر زنم
رهبر معظم انقلاب : 87/9/24